هميشه ارزوم اين بوده كه زمان جنك وجود داشتم و ميتونستم از وطنم ايران دفاع كنم
هميشه ارزوم اين بوده كه در زمان امام خميني بودم تا از نزديك ايشونو ملاقات ميكردم تا شايد ديدنش به من ارامش ابدي ببخشد
هميشه ارزوم اين بوده كه سي سال بيش بودم و سلاح به دست از خاكم و هموطنام دفاع ميكردم
هميشه تو روياهام تو اين فكر بودم كه در زمان جنك يه برستار باشم تا به روي زخم مجروحان مرحم ميذاشتم اما حالا تو واقعيت ارزومه كه رو زخم دل مردم مرحم بزارم
هميشه ارزوم اين بوده كه در زمان دفاع از بدنم شهيد بشم تا شيريني اين دفاع رو بجشم تا همه ي ايران به من افتخار كنن تا الان با كارهايم شرمنده ي خون شهدا نباشم
هميشه ارزوم اين بوده كه در زمان انقلاب منم با مشتهاي كره كرده فرياد الله اكبر و مرك بر شاه فرياد ميزدم و با مشتهايم تو دهن دشمن ميكوبيدم
هميشه ارزوم اين بوده كه شباي 22 بهمن رو بشت بوم خونمون با قدرت تمام فرياد الله اكبر رو سر ميدادم تا بقيه صداها هم با من متحد بشن تا دشمن بفهمه كه ما هنوزم همون راه بدرا و بدر بزركامون طي ميكنيم نه اينكه وقتي يكي بر خلاف ميلمون انتخاب شد تازه يا د خدا بيفتيم و الله اكبر فرياد بزنيم
تعليق